نویسندگان:
- مجتبی سلطانی احمدی(دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه تهران)
- محمدعلی کاظمبیگی(دانشیار گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه تهران)
- علی بیات(دانشیار گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه تهران)
چکیده:
سیاست دولت صفوی دارای رویکردی چندگانه بود. همین ویژگی، تلقی از آن را به عنوان یک دولت شیعی با کارکردهای عقیدتی دشوار میسازد. این رویکرد چندگانه، هم در پیشبُرد سیاست داخلی خود را نمایان میساخت و هم در عرصهی سیاست خارجی نمود مییافت؛ چنان که اتخاذ سیاستهای عقیدتی، ارجحیت مصلحت بر حقیقت و اولویت واقعگرایی بر آرمانگرایی حاصل آن بود. پژوهش حاضر با ابتنا بر این نگرش، به روابط اهلسنّت کردستان با حکومت صفوی میپردازد. یافتهها نشان میدهد که در طول قرن دهم هجری، خطوط کلی مذکور مبنای عمل و چارچوب اصلی سیاست دولت صفوی را در ارتباط با اهلسنّت کردستان شکل میداده و شاهان صفوی روابط خود با کُردان سُنّیمذهب را نه بر اساس رویکردها و سیاستهای عقیدتی، بلکه بر مبنای منافع و مصالح سیاسی، نگهداشتِ امرای کُرد در چارچوب پیکرهی ایران و حفظ پایگاه اجتماعی خود در کردستان تنظیم میکردهاند. متقابلاً، ساخت قدرت محلی در کُردستان کارکردی دوگانه داشت: هم میتوانست در جهت منافع صفویان باشد و هم این منافع را به خطر اندازد. عملکرد نیروهای موجود در این ساختار، حاکی است که در کُنشها و واکنشهای کُردان سنّیمذهب نیز، مذهب فاقد جایگاه محوری در تعاملاتشان با دولت صفوی بوده است.
کلیدواژهها: کردستان،اهلسنّت، صفویان، سیاست دینی
- در سامانه عضو شوید.
- کیف پول خود را شارژ کنید.
- فایلهای مورد نظر خود را با فرمت PDF دانلود کنید.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.